جدول جو
جدول جو

معنی ارسی دوز - جستجوی لغت در جدول جو

ارسی دوز
کفش دوزی که ارسی می دوزد
تصویری از ارسی دوز
تصویر ارسی دوز
فرهنگ فارسی عمید
ارسی دوز(چَ)
کفشگر. کفاش. اسکاف. کفش دوز. حذّاء
لغت نامه دهخدا
ارسی دوز
آن که ارسی میدوزد کفشگر کفش دوز سازنده کفش
تصویری از ارسی دوز
تصویر ارسی دوز
فرهنگ لغت هوشیار
ارسی دوز
کفشگر، کفش دوز
تصویری از ارسی دوز
تصویر ارسی دوز
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از زری دوز
تصویر زری دوز
دوزندۀ زری، کسی که پارچه های زری می دوزد
فرهنگ فارسی عمید
(اُ رُ)
عمل ارسی دوز. کفاشی
لغت نامه دهخدا
(اَ)
گنگ باری مرکب از پنج جزیره در بحر اژه، واقع در مشرق لسبس و قرب ساحل آسیا. در آنجاآتنیان بحریۀ سپارت را در جنگهای پله پونز شکست دادند. (406 قبل از میلاد). رجوع به ایران باستان ص 981 شود، سنگها. (منتهی الأرب) ، سنگریزه ها. (منتهی الأرب)
لغت نامه دهخدا
(رَ دَ / دِ)
کسی که زربفت دوزد. سازندۀ زری. زربفت دوز. رجوع به زری و زربفت شود
لغت نامه دهخدا
عمل ارسی دوز کفش دوزی کفش سازی، شغل کسی که کفش میدوزد، جایی که در آن کفش میدوزند
فرهنگ لغت هوشیار
کفش دوز کفاش
فرهنگ گویش مازندرانی
از توابع شیرگاه واقع در منطقه ی سوادکوه
فرهنگ گویش مازندرانی